هر کسى مرکب است از نفس و بدن، پس بدان که حقیقت آدمى و آنچه به سبب آن بر سایر
حیوانات ترجیح دارد همان «نفس » است که از جنس ملائکه مقدسه است.و «بدن » امرى
است عاریت، و حکم مرکب از براى نفس دارد،که بدان مرکب سوار شده و از عالم اصلى
و موطن حقیقى به این دنیا آمده، تا از براى خود تجارتى کند و سودى اندوزد، و خـــود را
به انواع کمالات بیاراید، و اکتساب صفـــات حمـیده و اخلاق پسندیده نماید، و بازمراجعت
به وطن خود نماید.یا هر بدنى حکم شهرى را دارد آفرینش، که پادشــــــاه کشور هستى که
حضرت آفریدگار است، هر بدنى را «اقطاع » روحى که از زادگاه عالم تجرد است مقرر
فرموده تا از منــــــافع و مداخــل آن شهرتهیه خود را دیده، و مسافرت به عــالم قدس کند و
سزاوارخلوتخانه انس گردد. و در این بدن شریک است با ســـایر حیوانــــــات، زیرا که هر
حیوانى رانیز بدنى است محسوس و مشاهد، مرکب از دست، پــــا، چشم، گوش، سر سینه
و سایراعضاء.به این سبب بر هیچ حیوانى فضیلتى ندارد، و آنچه باعث افضلیت آدمــــى بر
سایرحیوانات مى شود آن جزء دیگر است، که «نفس ناطقه » باشد که حیوانــــات دیگر را
این جزء نیست. و بدان که بدن، امرى است فانى و بى بقاء که بعد از مـــــردن از هم ریخته
مى شود، واجزاى آن از یکدیگر متفرق مى گردد و خراب مى شود، تا باز وقتى که بـــه امر
پروردگار - تعالى - اجزاء آن مجتمع شود، و به جهت ثواب و حساب و عقــــاب زنده کرده
شود.اما «نفس » ، امرى است باقى، که اصلا و مطلقا از براى آن فنــــائى نیست، و بعد از
مفارقت آن از این بدن و خرابى تن، از براى آن خرابى و فنائى نیست و نخواهد بود.واز این
روست که خداوند - سبحانه - مى فرماید:
«و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون » یعنى:
«گمان نکنى که آن کسانى که در راه خدا کشته شدند و جان خود را درباختند مرده هستند،
بلکه ایشان زنده اند ونزد پروردگارشان و روزى داده مى شوند» .
و دیگر مى فرماید: «ارجعى الى ربک ».
یعنى: «اى نفس، رجوع و بازگشت کن به نزد پروردگار خود همچنانکه در اول از نزد او
- سبحانه - آمدى » . و نیز از این روست که پیغمبر خدا - صلى الله علیه و آله و سلم - در
روز بدر به شهداى بدر ندا مى فرمود: «هل وجدتم ما وعد ربکم حقا»
یعنى: «اى کشته شدگان در راه خدا! آیا آنچه را که پروردگار شما به شما وعده داده بود حق
و راست یافتید؟».
آنگاه بعضى از اصحاب عرض کردند:
یا رسول الله ایشان مرده اند چگونه آواز مى دهى ایشان را؟
حضرت فرمود: «انهم اسمع منکم ».
یعنى: «ایشان از شما شنواترند و فهم و ادراک ایشان الآن از شما بیشتر است » .
و ظاهر است که شنیدن ایشان در آن وقت نه به همان بدنى بود که در صحراى بدرافتاده بود،
بلکه به نفس مجرده باقیه بود.
برگرفته از کتاب معراج السعاده - علامه نراقی(ره)